هوش مصنوعی: این متن عرفانی به موضوع عشق الهی و وحدت وجود می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که برای عاشق واقعی، مقصد (خانه، کعبه یا کنشت) و حتی بهشت و دوزخ بی‌تفاوت است، چرا که تنها دیدار معشوق حقیقی اهمیت دارد. او اشاره می‌کند که همه موجودات جهان بازتابی از جمال الهی هستند و عارف دانا بهشت را در دل خود می‌یابد. همچنین از تقدیر و عشق زمینی به عنوان بذری که در دل کاشته شده سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده در این متن، درک آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین برخی مفاهیم مانند وحدت وجود و تقدیر نیاز به بلوغ فکری دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل می‌گیرد.

شمارهٔ ۱۰

طالب وصل ترا خانه چه کعبه چه کنشت
مست دیدار ترا جای چه دوزخ چه بهشت

دست بیچون کرم طینت ما روز ازل
ز آتش عشق وز آب خم و پیمانه سرشت

هرچه در هر دو جهان صورت هستی دارد
جمله مرآت رخ اوست چه زیبا و چه زشت

روضه جنت عارف دل دانا باشد
که درو حور و قصورست و گل و لاله و کشت

خط اسرار قدم منشی دیوان قضا
پاک در دفتر دل از قلم صنع نوشت

تخم هرگونه چو دهقان فاحببت بریخت
در زمین دلم آنروز غم عشق تو کشت

خرم آن جان که جهان همچو اسیری دریافت
یکنفس دامن مطلوب دل از دست نهشت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.