هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از ظهور معشوقی پنهان و سرمست سخن میگوید که با ظاهر شدنش، جهان را شیفته خود میکند. معشوق با تغییر چهرهها و جلوههای گوناگون، دلها را میرباید و همه میلها را به سوی خود جلب میکند. در نهایت، عارف به یگانگی با معشوق حقیقی میرسد و از قید دوگانگی رها میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۵
آن دلبر پنهانی سرمست بصحرا شد
خود را بجهان بنمود عالم همه شیدا شد
آن کسوت بیچونی برکند لباس چون
پوشید و برون آمد سر فتنه و غوغا شد
در عشوه و ناز آمد معشوقه و عاشق گشت
گه لیلی و مجنون است گه وامق و عذرا شد
هر دم بدگر جلوه بنمود رخ خود را
از عشوه گوناگون غارتگر دلها شد
تا میل همه دل ها جز جانب او نبود
از روی نکو رویان آن حسن هویدا شد
اندر نظر عارف اغیار خیال آمد
بر نقش همه عالم یار است که پیدا شد
جان محرم وصل آمد چون نقش اسیری رفت
از قید دویی وارست با مطلق یکتا شد
خود را بجهان بنمود عالم همه شیدا شد
آن کسوت بیچونی برکند لباس چون
پوشید و برون آمد سر فتنه و غوغا شد
در عشوه و ناز آمد معشوقه و عاشق گشت
گه لیلی و مجنون است گه وامق و عذرا شد
هر دم بدگر جلوه بنمود رخ خود را
از عشوه گوناگون غارتگر دلها شد
تا میل همه دل ها جز جانب او نبود
از روی نکو رویان آن حسن هویدا شد
اندر نظر عارف اغیار خیال آمد
بر نقش همه عالم یار است که پیدا شد
جان محرم وصل آمد چون نقش اسیری رفت
از قید دویی وارست با مطلق یکتا شد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.