هوش مصنوعی: متن شعری است که در آن شاعر از غم و اندوه ناشی از عشق و از دست دادن یار می‌گوید. ابر می‌گرید و گلها و سمن‌ها با شبنم شسته می‌شوند. شهیدان عشق با داغ یار از باغ رفته‌اند و مانند لاله‌های آغشته به خون هستند. شاعر از معشوق می‌خواهد که به سخنان او گوش دهد و با او سخن بگوید، زیرا تنها معشوق است که می‌تواند این همه فنون عشق را بداند. در نهایت، شاعر بیان می‌کند که در عشق معشوق، صبر، دل و دینش را از دست داده و اکنون تنها مانده است.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین عاشقانه و غمگین است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴

ابر آمد و بگریست بر اطراف چمنها
شد شسته به شبنم رخ گلها و سمنها

با داغ تو رفتند شهیدان تو زین باغ
چون لاله به خون جگر آغشته کفن ها

از ما سخنی بشنو و با ما سخنی گوی
کز بهر تو بسیار شنیدیم سخنها

گه ناز و گهی عشوه، گهی جور و گهی لطف
غیر از تو چه داند دگری این همه فن ها؟

در عشق تو صبر و دل و دینم شد و اکنون
مانده است در این واقعه شاهی تن تنها
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.