۲۱۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶

جان بهر تو در بلاست ما را
دل پیش تو مبتلاست ما را

پیشت به دعا برآورم دست
در دست همین دعاست ما را

هر شب به هوای خاک کویت
دیده به ره صباست ما را

در منزل ما چو مه نیایی
خود طالع آن کجاست ما را

تو ناوک غمزه زن، که پیشت
سینه سپر بلاست ما را

مخرام چو گل قبا گشاده
چون جامه ی جان قباست ما را

شاهی چه غم ار جفا کند یار
چون رو به ره وفاست ما را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.