هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و تأثیرات عمیق آن بر روح و روان سخن میگوید. او از زیبایی معشوق و جذابیتهایش مانند موهایش و لبهایش یاد میکند که او را به جنون میکشاند. همچنین، شاعر به تأثیرات مخرب عشق مانند رنج و خونریزی قلب اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'خونریز' و 'جنون' ممکن است برای گروههای سنی پایین نامناسب باشد.
شمارهٔ ۵۳
مرا عشقت از ره برون میبرد
بکوی ملامت درون میبرد
گراینست زنجیر زلف، ای حکیم
ترا هم به قید جنون میبرد
بتاراج دل چشم او بس نبود
لبش نیز خطی بخون میبرد
گل از روی او هست در انفعال
ولیکن به خنده برون میبرد
اگر شاهی از لعل او برد جان
از آن چشم خونریز چون میبرد؟
بکوی ملامت درون میبرد
گراینست زنجیر زلف، ای حکیم
ترا هم به قید جنون میبرد
بتاراج دل چشم او بس نبود
لبش نیز خطی بخون میبرد
گل از روی او هست در انفعال
ولیکن به خنده برون میبرد
اگر شاهی از لعل او برد جان
از آن چشم خونریز چون میبرد؟
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.