هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و فراق یار خود سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که دلش از غم فراق یارش خسته شده و دیگر توان عاشقی ندارد. همچنین، از رفتار سرد و بی‌توجهی یار خود شکایت کرده و می‌گوید که هیچ‌کس مانند او با شاهی (معشوق) چنین رفتاری نکرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۷۲

جان به یاد تو یاد کس نکند
دل ز غم خوردن تو بس نکند

به فراق تو خو کنم ناچار
بختم ار با تو همنفس نکند

اگر این بار جان برم ز غمت
دگرم عاشقی هوس نکند

دل که بگریخت زان شکنجه زلف
تا عدم روی باز پس نکند

یار ما تند میرود، چکنم
گر نگاهی ز پیش و پس نکند

راندی از کوی خویش، شاهی را
آنچه کردی تو هیچکس نکند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.