هوش مصنوعی: این شعر از عشق، رنج‌های عاشقان، و ناپایداری دنیا سخن می‌گوید. شاعر از درد عشق، نازنینی که عشق ورزیدن به او سزاوار نیست، و داغ‌های تازه بر دل عاشقان می‌نویسد. همچنین به ملامت‌های دوستان ستمگر و تأثیرات مخرب عشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین برخی مضامین مانند رنج عشق و ملامت‌های اجتماعی نیاز به درک بالاتری از زندگی و روابط انسانی دارد.

شمارهٔ ۷۸

وقت گل، خوبان چو بزم عیش در صحرا نهند
عاشقان را تازه داغی بر دل شیدا نهند

نازنین را عشق ورزیدن نزیبد، جان من
شیر مردان بلاکش پا در این غوغا نهند

دیده نا اهل باشد بر چنان رویی دریغ
آه اگر آئینه پیش چشم نابینا نهند

با چنان لبهای میگون، پای در میخانه نه
تا ز بیهوشی حریفان سر بجای پا نهند

از ملامت سوخت شاهی، کاین ستمگر دوستان
هر که را زخمی رسد، داغیش بر بالا نهند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.