هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دل‌باختگی خود سخن می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه تحت تأثیر جمال معشوق، از خود بی‌خود شده و به پایبندی عشق اعتراف می‌کند. او از افتادن به دام عشق و از دست دادن کنترل خود می‌گوید و اشاره می‌کند که نامش میان مردم به خاطر این عشق بلند شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند از خود بی‌خود شدن و افتادن به دام عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۱۸

بیک کرشمه که بر جان زدی، ز دست شدم
دگر شراب مده ساقیا، که مست شدم

ره صلاح چه پویم، چو عشق ورزیدم؟
به قبله روی چه آرم، چو بت پرست شدم؟

میان مردم از آنرو بلند شد نامم
که زیر پای سگانت چو خاک پست شدم

سرم به حلقه روحانیان فرو ناید
کمند زلف تو دیدم که پای بست شدم

شکسته بسته بود گفتگوی من، شاهی
چنین که بسته آن زلف پر شکست شدم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.