هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و اشتیاق خود به معشوق میگوید و بیان میکند که هرگاه از خود بیخود میشود، به یاد معشوق میافتد. او از ناتوانی خود در نزدیک شدن به معشوق و تنها از دور نظاره کردنش سخن میگوید. شاعر زیبایی معشوق را ستایش میکند و هرجا نشانهای از زیبایی مییابد، به سوی آن میرود. او همچنین از برتری معشوق بر دیگران میگوید و اینکه هیچ حد و مرزی برای رسیدن به درگاه معشوق وجود ندارد، اما خود ترجیح میدهد از دور به آن سر کوچه بنگرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و شناختی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۲۳
هر زمان از بیخودی خواهم که آن رو بنگرم
چون رسم نزدیک نتوانم که آنسو بنگرم
در سجود افتم چو بینم قبله دیدار او
رخ نهم بر خاک کان محراب ابرو بنگرم
هر کجا روی نکو یابم نشان، آنجا روم
وندر آن صورت ترا بینم، چو نیکو بنگرم
آنکه پهلو میزند ابروی او با ماه نو
تا کیش با دیگران پهلو به پهلو بنگرم
حد شاهی نیست بر خاک درش ره یافتن
من همان بهتر که از دور آن سر کو بنگرم
چون رسم نزدیک نتوانم که آنسو بنگرم
در سجود افتم چو بینم قبله دیدار او
رخ نهم بر خاک کان محراب ابرو بنگرم
هر کجا روی نکو یابم نشان، آنجا روم
وندر آن صورت ترا بینم، چو نیکو بنگرم
آنکه پهلو میزند ابروی او با ماه نو
تا کیش با دیگران پهلو به پهلو بنگرم
حد شاهی نیست بر خاک درش ره یافتن
من همان بهتر که از دور آن سر کو بنگرم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.