هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه، احساسات عمیق خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند. او آرزو می‌کند که در عید، اولین نگاهش به معشوق باشد و خود را فدای او کند. شاعر از عشق و حیرت خود می‌گوید و چگونه این احساسات او را آشفته کرده است. همچنین، او از دوری معشوق رنج می‌برد و آرزو می‌کند که در نماز عید کنار او باشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعر کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۲۴

خوش آن عیدی که اول دیده بر روی تو اندازم
ز ماه نو نظر بر طاق ابروی تو اندازم

چو باد افتان و خیزان هر طرف سرگشته آنم
که گردم خاک و خود را بر سر کوی تو اندازم

چه حاصل زانکه آیم بگذرم هر ساعت از پیشت
چو نتوانم که از حیرت نظر سوی تو اندازم

چو ماه نو شد از غم پهلویم، در اشتیاق آن
که خود را در نماز عید پهلوی تو اندازم

ز دود دل سیه شد نامه شاهی، نه از خطت
چو خود سوزم، چه تهمت بر خم موی تو اندازم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.