هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از زیبایی‌های طبیعت و احساس تنهایی خود در غیبت معشوق می‌گوید. او از صبا می‌خواهد که حال دردمندان را به معشوق برساند و درود او را نیز به او ابلاغ کند. شاعر از مرگ می‌گوید و اینکه با وجود درد فراق، در این جهان و آن جهان با معشوق است. او از جرعه‌ای از جام وصال معشوق سخن می‌گوید و آرزوی روزی را دارد که این نعمت به او نیز برسد. در پایان، شاعر از ناله‌های بلبلان می‌گوید و اینکه گفتگوی دو عاشق با هم دلنشین است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند مرگ و فراق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۲۷

چمن بشکفت و سبزه خط کشید و سرو بالا هم
مرا تنگ آمده بی او دلی از باغ و صحرا هم

چو حال دردمندان عرضه داری ای صبا پیشش
در آن حضرت بگستاخی درودی گوی از ما هم

اجل از آستانت میکشد رختم در آن عالم
بحمدالله که با داغ توام اینجاو آنجا هم

تو ای کز جام وصلش جرعه ای داری، غنیمت دان
خوش آن روزی که این دولت میسر بود ما را هم

بصوت بلبلان شاهی، نوای ناله افزون کن
که خوش باشد دو عاشق را حدیث درد دل با هم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.