۱۵۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۱

تو شهریار جهان، ما غریب شهر توایم
وطن گذاشته، بیخانمان ز بهر توایم

دوای دل نشود نوش جام جم ما را
که ناز پرور پیمانه های زهر توایم

ز لطف بر سر ما دست رحمتی می نه
که پایمال حوادث ز تاب قهر توایم

چو لاله، داغ دل از نوبهار عارض تو
چو غنچه، خون جگر از لعل نوش بهر توایم

شد از وفای تو مشهور عالمی شاهی
بس است شهرت ما، کز سگان شهر توایم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.