هوش مصنوعی: در این متن، شاعر از عشق و تسلیم بی‌قید و شرط خود در برابر معشوق سخن می‌گوید. او از رنج‌های عشق و فداکاری‌های خود یاد می‌کند و بیان می‌کند که با وجود تمام دردها، همچنان عاشقانه به معشوق وفادار است. شاعر همچنین از یادگیری عشق از استاد ازل و رهایی از فکر دنیا صحبت می‌کند و در نهایت از معشوق می‌خواهد که بازگردد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و زبان شعر کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۳۳

ما جان بتمنای تو در بیم نهادیم
چون تیغ کشیدی، سر تسلیم نهادیم

پیکان تو چون از دل مجروح کشیدیم
صد بوسه بر آن از پی تعظیم نهادیم

ز استاد ازل عشق بتان یاد گرفتیم
انگشت چو بر تخته تعلیم نهادیم

از فکر جهان فارغ و آزاد نشستیم
تا پای در این ورطه پر بیم نهادیم

هر چند دونیم است ز هجرت دل شاهی
باز آی که ما جمله به یک نیم نهادیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.