هوش مصنوعی: شاعر از باد صبحگاهی می‌خواهد که خبر یارش را بگوید و با بلبل از زیبایی‌های طبیعت سخن بگوید. او از غم بلبلان در فصل خزان می‌نالد و از صبا می‌خواهد که در بهار با گل‌ها سخن بگوید. شاعر با اشاره به لطافت باد و عیسی‌نفسی آن، از باد می‌خواهد که حتی یک کلمه با او سخن بگوید. سپس از عشق و آشکار شدن رازهای آن می‌گوید و از همه می‌خواهد که این سخنان را بشنوند. در پایان، شاعر تأکید می‌کند که رنج و محنت عشق را نباید به دیگران گفت و اگر کسی عاشق است، باید این رنج‌ها را با خودش نگه دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده در شعر، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۵۰

ای باد صبحدم، خبر یار من بگو
با بلبل از شمایل سرو و سمن بگو

اندوه بلبلان خزان دیده، ای صبا
در نوبهار با گل و با نسترن بگو

لعل ترا لطافت عیسی است در نفس
من مردم، از برای خدا یک سخن بگو

چون عشق از این سرود نهان پرده برگرفت
گو خاص و عام بشنو و گو مرد و زن بگو

شاهی، بلا و محنت جانان مگو به غیر
گر مرد عشقی این همه با خویشتن بگو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.