هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از غم و اندوه ناشی از دوری معشوق میگوید و حال دل و تن خود را که از فراق و ناله رنجور شده، توصیف میکند. او به آرزوی دیدار معشوق اشاره میکند و زیباییهای او را با تشبیههای زیبا مانند لعل و گوهر توصیف مینماید. در پایان، اشکهایش را به پروین تشبیه میکند و از اثر پای معشوق بر زندگی خود سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تشبیهها و استعارههای پیچیده ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۵۷
ای گل نو به سفر رفته و سالی مانده
ما ز اندوه میان تو خیالی مانده
دل مهجور من از مویه چو مویی گشته
تن رنجور من از ناله چو نالی مانده
بتمنای دهان تو همه عمر گذشت
وز تو ماراست همین فکر محالی مانده
لعلت از گوهر کانیست نشانی داده
رویت از نسخه مانیست مثالی مانده
رانده شاهی ز غمت اشک چو پروین هر دم
هر کجا از سم اسب تو هلالی مانده
ما ز اندوه میان تو خیالی مانده
دل مهجور من از مویه چو مویی گشته
تن رنجور من از ناله چو نالی مانده
بتمنای دهان تو همه عمر گذشت
وز تو ماراست همین فکر محالی مانده
لعلت از گوهر کانیست نشانی داده
رویت از نسخه مانیست مثالی مانده
رانده شاهی ز غمت اشک چو پروین هر دم
هر کجا از سم اسب تو هلالی مانده
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.