هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، به زیبایی از گره‌های زلف معشوق و تأثیر آن بر دل عاشق سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند گره‌های زلف، گریه از شوق، و خون دل، حالات عاشقانه و روحانی خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به ناامیدی و رنج‌های عشق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۶۰

تا بسته ای به سلسله مشکبو گره
جانهای بیدلانست به هر تار مو گره

عمری گذشت وان گره زلفم آرزوست
یارب مباد در دل کس آرزو گره

زان دم نمیزنم چو صراحی بخون دل
کز شوق، گریه میشودم در گلو گره

بستم خیال زلف کجت بر کنار چشم
جعد بنفشه راست بر اطراف جو گره

هر صبحدم که باد ز لعل تو دم زند
خون در درون غنچه شود تو بتو گره

در کار خویش صد گره از بخت دیده ام
تا دیده ام بر ابروی آن تندخو گره

شاهی ندوخت چاک دل از زلف نیکوان
کایام زد به رشته امید او گره
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.