۱۶۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۲

دلا از مردمی بویی نداری
اگر سودای دلجویی نداری

حرامت باد عمر، ار موسم گل
حریفی و لب جویی نداری

چو عنبر لاف زلفش تا کی ای مشک؟
کز این معنی تو هم بویی نداری

تو خوش باش ای ملامت گو، که چون من
دل اندر دست بدخویی نداری

به تیغ هجر، شاهی را میازار
کز او بهتر دعاگویی نداری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.