هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و رنجهای ناشی از آن میگوید. او از رفتار سختگیرانه معشوق شکایت دارد و اشاره میکند که در راه عشق، آزار دیگران ناپسند است. همچنین، شاعر زیبایی معشوق و تأثیر آن بر دلها را توصیف میکند و بیان میدارد که معشوق از حال دل او آگاه است، اما توجهی به آن ندارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۱۷۴
مرا کشتی، متاب آن گوشه ابرو به عیاری
کمان بر من مکش جانا، که تیری خورده ام کاری
به فریاد خود آزار سگ کویت نمیخواهم
که در کیش محبت کفر باشد مردم آزاری
سرشک عاشقان شنگرف گون میآید از دیده
بهار عارضش را تا دمیده خط زنگاری
کشیده نرگست بر قلب جانها تیغ بیدادی
فکنده طره ات در راه دلها دام طراری
چو می بیند مه روی تو، از خود میرود شاهی
تو حال دل همی دانی، ولی با خود نمی آری
کمان بر من مکش جانا، که تیری خورده ام کاری
به فریاد خود آزار سگ کویت نمیخواهم
که در کیش محبت کفر باشد مردم آزاری
سرشک عاشقان شنگرف گون میآید از دیده
بهار عارضش را تا دمیده خط زنگاری
کشیده نرگست بر قلب جانها تیغ بیدادی
فکنده طره ات در راه دلها دام طراری
چو می بیند مه روی تو، از خود میرود شاهی
تو حال دل همی دانی، ولی با خود نمی آری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.