۱۷۵ بار خوانده شده
خال که بر عارض مهوش نهی
داغ بر این جان بلاکش نهی
دل که ز عشاق پریشان بری
در شکن زلف مشوش نهی
گر دل خوش میطلبی، زینهار
کوش که دل بر خوش و ناخوش نهی
خط رخت مایه دیوانگیست
راست چو عنبر که بر آتش نهی
شاهی، اگر هست دلی، زینهار
در ره خوبان پریوش نهی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
داغ بر این جان بلاکش نهی
دل که ز عشاق پریشان بری
در شکن زلف مشوش نهی
گر دل خوش میطلبی، زینهار
کوش که دل بر خوش و ناخوش نهی
خط رخت مایه دیوانگیست
راست چو عنبر که بر آتش نهی
شاهی، اگر هست دلی، زینهار
در ره خوبان پریوش نهی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.