۱۶۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۲

باد صبا چون نقاب از رخ گل برگرفت
بلبل مست از نشاط زمزمه از سر گرفت

مدحت گل میکند بلبل خوشگو ادا
گل صفتش میدهد بر کف از آن در گرفت

لاله بصورت شدست مجمره آتشین
ز آنسببش اندرون دود معنبر گرفت

مشک فشان میوزد باد بهاری مگر
آهوی سرو سهی نافه ازو برگرفت

فاخته شد واعظ و سرو سهی منبرش
بر صفت واعظان چون سر منبر گرفت

گفت بدوران گل با صنمی گلعذار
شاد کسی کو بکف باده احمر گرفت

ابن یمین چون شنید وعظ وی از جای جست
دست نگار سهی قد سمنبر گرفت

روی بگلشن نهاد رغم جهانرا و جای
بهر طرب کنج باغ چشمه ساغر گرفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.