هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از از دست دادن معشوقه‌اش (صنم سیمبر) و غم ناشی از آن می‌گوید. او با یادآوری روزهای خوش گذشته و اکنون تلخ، از غیرت زمانه و جدایی ناگهانی شکایت می‌کند. شاعر همچنین از فداکاری‌های خود در راه عشق می‌گوید و اینکه حاضر است جانش را در این راه به خطر بیندازد. در پایان، او با اشاره به نام خود (ابن یمین)، از عیب‌جویی دیگران در مورد فداکاری‌هایش دفاع می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و غم‌انگیز، همراه با استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های ادبی پیچیده، درک این شعر را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌کند. همچنین، موضوعاتی مانند فداکاری در عشق و اندوه ناشی از جدایی برای سنین بالاتر مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۵۶

زین پیش داشتم صنمی سیمبر بدست
اکنون نه عین دارم ازو نه اثر بدست

گوئی که چشم غیرت ایام خفته بود
کان گنجم اوفتاد چنان بیخبر بدست

بازش ربود از کفم ایام و چشم من
دارد به یادگار وی اکنون گهر بدست

ایجان برگزیده کجائی که بیتو دل
دارد همیشه ناله و آه سحر بدست

جان در خطر همی فکنم از برای تو
آری نیامدست گهر بیخطر بدست

از چهره در هوای تو زر میدهم ولیک
جانی که رفت باز نیاید بزر بدست

گوید بطعنه با دل من هر شبی فلک
بیهوده پر مجه که نیاید قمر بدست

صد بار اگر نبات برآید ز خاک من
یکره نیایدم چو تو شاخ شکر بدست

جان بذل کرد ابن یمین در هوای تو
عیبش مکن نداشت جز این مختصر بدست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.