هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از درد عشق و غم هجران می‌نویسد. او با وجود رنج‌های عشق، همچنان به معشوق وفادار است و از زیبایی و جذابیت‌های او سخن می‌گوید. شاعر همچنین به تنهایی و بار سنگین غم اشاره می‌کند، اما در نهایت، عشق به معشوق او را آرام می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای درک کامل، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه داشته باشد.

شمارهٔ ۷۲

گر چه هر دم ز غمت بر دلم آزاری هست
باشم اغیار اگر جز تو مرا یاری هست

نشود دور ز تیغ تو که هرگز نکند
بلبل اندیشه که اندر پی گل خاری هست

گر خطت هست مزور سزد ایدوست از آنک
خفته در سایه ابروی تو بیماری هست

گنج حسنت بطلب آورم ایدوست بدست
گر چه از هر طرفش غاشیه گون ماری هست

شادی وصل تو گر بهره دل نیست مرا
چه توان کرد غم هجر توأم باری هست

بر خود میندهی بارم و این خوش که مرا
بر دل از سیم سرین تو گرانباری هست

زین پس از ابن یمین گشت دلم فارغ از آنک
شب و روزش ز غم عشق تو دلداری هست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.