هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق عمیق و وفاداری شاعر به معشوق است. شاعر تأکید می‌کند که هرگز دوستش را فراموش نخواهد کرد، زیرا معشوق همه هستی اوست. او از جدایی و دوری رنج می‌برد و معتقد است که هرچه از طرف دوست بیاید، حتی اگر ظاهرا بد باشد، در واقع خوب است. شاعر همچنین از ناعادلانه بودن دوری و فراق شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعری ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

شمارهٔ ۸۲

هرگز از یاد نخواهد شدنم صحبت دوست
کی فراموش شود چون همه هستی من اوست

بی سهی سرو و سمن سای تو ایجان جهان
همچو اوراق دلم خون جگر تو بر توست

تا برفتی ز برم در نظرم قامت تو
راست مانند سهی سرو روان بر لب جوست

نفسی وصل ترا من بجهانی ندهم
که قناعت نکنند اهل دل از مغز بپوست

گر کشد مهر رخت بر دل من تیغ رواست
هر بدی کز طرف دوست رسد جمله نکوست

جان بکام دل دشمن ندهد پس چکند
آنجگر سوخته ئی کش نرسد دست بدوست

نه بکام از تو چنین دور فتاد ابن یمین
چه کند دور فلک را چو ستم عادت و خوست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.