۱۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۷

یا رب این پسته شیرین چه شکر گفتارست
و آن چه شکل است و شمایل چه قد و رفتارست

زهره شد ماه شب چارده را حلقه بگوش
یا بنا گوش چو سیم و گهر شهوارست

بسکه در پای گل از حسرت او خار شکست
تا بدید آنکه گل عارض او بی خارست

اوست کز زلف و رخش گلشن جانرا همه سال
سنبل غالیه بوی و ورق گلنارست

پسته را از حسد غنچه خندانش دلیست
نیمه ئی خون و دگر نیمه ازو زنگارست

نرگسش خون دلم خورد و ازو نیست دریغ
شربتش چون ندهم خاصه چنین بیمارست

دل نیارم که نگهدارم از آن جان جهان
ز آنکه پیوسته دلم در پی آن دلدار است

هر که در صورت او بنگرد و جان ندهد
آدمی نیست یقین صورت بر دیوارست

در جهان ز ابن یمین وصف لبش هر که شنید
آفرین کرد بر او گفت شکر گفتار است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.