۱۷۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۰

ز آن روی طره ی پر رخ دلدار کج نهند
کاهل خرد طریقه طرار کج نهند

گیرد مناسبت به رخ و زلف یار من
گر شاخ سنبل از بر گلنار کج نهند

حقا که لاف راستی از سرو بوستان
در پیش قامتش گه رفتار کج نهند

از سر کلاه حسن نهد شاه اختران
خوبان ز راه ناز چو دستار کج نهند

در کوی عشق راست نهادند جمله روی
آنها که پای بر سر بازار کج نهند

گفتی که با تو راست دلم بر مگرد از آن
انکار کردن از پس اقرار کج نهند

پرگار عاشقان خم ابروی جفت تست
در طاقش ار چه قاعده کار کج نهند

گر جان طلب کنی بدهم ز انکه اهل دل
کردن به جان مضایقه با یار کج نهند

ابن یمین به عشق تو جان داد و دم نزد
زیرا که عاشقان همه گفتار کج نهند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.