هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از معشوق خود با تصاویر و استعاره‌های زیبا یاد می‌کند. او از عشق و دل‌باختگی خود سخن می‌گوید و با استفاده از عناصر طبیعی مانند گل، ماه، خورشید و ... احساسات خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم به بلوغ عاطفی نیاز دارند.

شمارهٔ ۱۲۱

ز تاب می چو خوی از روی دلستان بچکد
مرا ز نرگس تر آب ارغوان بچکد

ز غنچه لب یاقوت رنگ او چه عجب
که خون شود دل لعل از عروق کان بچکد

زرنگ و بوی ندانم گلاب یا عرق است
خویی که از رخ آن ماه مهربان بچکد

ز شرم عارض چون ماه او شگفت مدار
گر آب از آتش خورشید آسمان بچکد

بدان امید که صفرای او شود کمتر
ز ثقبه ی عنبیم آب ناردان بچکد

تن نزار من از عشق او چنان زرد است
کزو به جای عرق آب زعفران بچکد

ز لطف خود به سرم دست اگر فرود آرد
چو خوی زهر بن مویم هزار جان بچکد

گهی که ابن یمین وصف آن نگار کند
ز نازکی سخن آید که آب از آن بچکد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.