هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از عشق و دلباختگی خود سخن می‌گوید و از ملامت دیگران به دلیل این عشق شکایت دارد. او از زیبایی و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که عشق واقعی با سلامت و آرامش سازگار نیست. همچنین، شاعر از بی‌ثباتی و آشفتگی دل خود در این راه می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات شعر ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل داشته باشد.

شمارهٔ ۱۴۶

هر که ما را در هوای او ملامت میکند
راستی خود را سزاوار غرامت می کند

شرم ناید سرو و گل را پیش بالا و رخش
کین همی لافد بقد او یاد قامت می کند

گر دلم شد بسته زنجیر زلفش باک نیست
دل خود این آشفته کاری بی ندامت می کند

من سر آشوب دارم میل زلفش چون کنم
نیست عاشق هر که او یاد از سلامت می کند

گر نماید رجعتی آنماه شب در منزلم
اختر سر گشته میل استقامت می کند

از دلم بار سفر بر بست صبر بی ثبات
چون همی بنید که غم در وی اقامت می کند

من بمهر و او بکین مایل و زین مشگلتر آنک
سر گرانی آن سبکروح از سئآمت می کند

گو بچشم پر نم ابن یمین رویش ببین
هر که ما را در هوای او ملامت میکند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.