۱۶۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵۹

حبذا نزهت ایام بهار
که برد ز اهل خرد صبر و قرار

سجع گویان شده از ذوق و طرب
قمری و فاخته بر سرو و چنار

وقت آنست که از خانه کنند
بتماشا سوی گلزار گذار

دشت از سبزه چو دریا در موج
ریخته گوهر عشرت بکنار

گوهر عشرت اگر میطلبی
گذری کن سوی آن دریا بار

ساقیا سبحه و سجاده بگیر
بر خمار برو باده بیار

نقد را دان که نبینم اثری
با تو امسال ز آینده و پار

اینجهان مزرعه آخرتست
هر چه خواهد دلت ایدوست بکار

دهقنت پیشه گرفت ابن یمین
تا هم از کشت خودش آرد بار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.