هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، احساسات خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند. او از نقاب برداشتن، شکستن بت‌ها، افکندن شور و فتنه، گشودن گره‌های زلف معشوق، و بستن وفا به سلطان عشق سخن می‌گوید. در نهایت، شاعر از معشوق می‌خواهد که برای درمان درد دلش، رمزی از جان به او بدهد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و عارفانه عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایین جذابیت نداشته باشد.

شمارهٔ ۱۷۳

خلیلم گو نقاب از رخ برانداز
شکستی بر بتان آذر انداز

بسنبل شورها در عالم افکن
بنرگس فتنه ها در کشور انداز

ز زلف عنبرین بگشای بندی
گره بر کار مشکین اذفر انداز

از آن مشکین رسن یعنی که زلفت
مرا در گردن جان چنبر انداز

بخنده پسته شیرینت بگشای
بسوی طوطی جان شکر انداز

دلم سلطان عشقت را وفا بست
ازو رخت صبوری بر در انداز

ز بهر درد دل ابن یمین را
دوای جان ازو رمزی در انداز
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.