۱۷۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۹

رنگ یاقوت آبدارت خوش
بوی زلفین مشکبارت خوش

در میان دو لعل گوهر بار
رشته در شاهوارت خوش

بیقرارست زلف پرتابت
تاب زلفین بیقرارت خوش

گر چه شد روزگارم از تو تباه
باد پیوسته روزگارت خوش

بوی زلف تو وقت ما خوش کرد
وقت زلف سیاه کارت خوش

جان بشکرانه در میان آرم
گر کشم باز در کنارت خوش

در دل و جان من وطن داری
باد دائم در این دیارت خوش

بی تو بیزارم از جهان که جهان
نیست بی روی چون بهارت خوش

از تو ابن یمین غمی دارد
دارد آنرا بیادگارت خوش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.