۱۵۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۸

دل به بند سر زلفین تو دادیم و شدیم
دجله بر عارض چون نیل گشادیم و شدیم

نشود حجره دل منزل کس جز تو از آنک
بر در از مهر تواش مهر نهادیم و شدیم

چون نبد زهره بوسیدن دستت ما را
بزمین بوس تو در خاک فتادیم و شدیم

ما بر آنیم که در پای تو چون ابن یمین
سر فشانیم که آزاده و رادیم و شدیم

بگشادی ز در خویش روانم کن از آنک
دل به بند سر زلفین تو دادیم و شدیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.