هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، توصیفی زیبا و پراحساس از معشوق و ویژگیهای او مانند گونههای گلگون، خندهای مانند لعل، و زلفهای سیاه ارائه میدهد. شاعر از عشق عمیق خود سخن میگوید و بیان میکند که حتی پس از مرگ نیز این عشق باقی خواهد ماند. همچنین، او از درد فراق و نیاز به درمان دل شکسته میگوید.
رده سنی:
16+
متن شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای درک کامل، به سطحی از بلوغ فکری و ادبی نیاز داشته باشد.
شمارهٔ ۲۲۹
ای عارض گلگونت عکسی زده بر گردون
خورشید شده پیدا ز آن عکس رخ گلگون
چون لعل تو سلک در در خنده کند پیدا
با لطف وی از جز عم افتد گهر موزون
بیرون نرود یکدم مهرت ز دل تنگم
صد سال اگر باشم در خاک لحد مدفون
زلفت بسیه کاری مسند ز قمر سازد
هندو نبود چون او هم مقبل و هم میمون
ز آندم که سفیده دم زد بر رخ گلگونت
دل میکشدم دامن مانند شفق در خون
دریاب کنون دلرا کز وی رمقی ماندست
چون زهر بجان آمد تریاق چه سودا کنون
از ابن یمین جانا یکره سخنی بشنو
در گوش کشند آخر خوبان گهر موزون
خورشید شده پیدا ز آن عکس رخ گلگون
چون لعل تو سلک در در خنده کند پیدا
با لطف وی از جز عم افتد گهر موزون
بیرون نرود یکدم مهرت ز دل تنگم
صد سال اگر باشم در خاک لحد مدفون
زلفت بسیه کاری مسند ز قمر سازد
هندو نبود چون او هم مقبل و هم میمون
ز آندم که سفیده دم زد بر رخ گلگونت
دل میکشدم دامن مانند شفق در خون
دریاب کنون دلرا کز وی رمقی ماندست
چون زهر بجان آمد تریاق چه سودا کنون
از ابن یمین جانا یکره سخنی بشنو
در گوش کشند آخر خوبان گهر موزون
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.