هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از ابنیمین، به زیباییهای معشوق و تأثیرات عشق بر عاشق میپردازد. شاعر با استفاده از استعارههای زیبا مانند ابروی معشوق به شکل نون و زلفهای پرپیچوخم او به مار، احساسات عمیق خود را بیان میکند. او از جنون عشق، تسلیم شدن در برابر معشوق و درمانبخش بودن لبهای او سخن میگوید. در نهایت، شاعر اعلام میکند که حاضر است جان خود را فدای معشوق کند و هیچ پرسشی در این راه ندارد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و کنایههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۲۳۵
تا بر کنار حسن نشست ابرویت چو نون
دارم چو واو غرقه دلی در میان خون
خون دلم ز دیده برون شد ز آرزوت
آری ز دیده هر چه شد از دل شود برون
با مشکبار سلسله زلف پر خمت
عقلی ندارد آنکه نگیرد ره جنون
گر شد زبون غمزه آهو وشت دلم
نشگفت از آنکه عشق کند شیر را زبون
آنرا که مار زلف تو بر دل ز دست زخم
تریاک آبدار لب تو دم و فسون
در پای تو فکنده سر خویش دیده ام
آندم که شد بحسن توام دیده رهنمون
ز ابن یمین اگر طلبی جان نازنین
بس لاابالی است بگوید چرا و چون
دارم چو واو غرقه دلی در میان خون
خون دلم ز دیده برون شد ز آرزوت
آری ز دیده هر چه شد از دل شود برون
با مشکبار سلسله زلف پر خمت
عقلی ندارد آنکه نگیرد ره جنون
گر شد زبون غمزه آهو وشت دلم
نشگفت از آنکه عشق کند شیر را زبون
آنرا که مار زلف تو بر دل ز دست زخم
تریاک آبدار لب تو دم و فسون
در پای تو فکنده سر خویش دیده ام
آندم که شد بحسن توام دیده رهنمون
ز ابن یمین اگر طلبی جان نازنین
بس لاابالی است بگوید چرا و چون
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.