هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه از عشق و جنون ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از زیبایی معشوق و تأثیر عمیق آن بر روح و روان خود می‌سراید. استفاده از استعاره‌هایی مانند زلف قیرگون، ماه نو، و مار مشک پیکر، زیبایی‌های معشوق را به تصویر می‌کشد. همچنین، شاعر از درد فراق و آتش درون می‌گوید و تأثیر غمزه‌های معشوق را بر دل خود توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشند.

شمارهٔ ۲۳۶

تا شدم آگاه از آن زنجیر زلف قیرگون
از هوای او دلم افتاد در راه جنون

گر توئی ماه دو هفته پس نمیگوئی چرا
همچو ماه نو بود حسن تو هر ساعت فزون

گنج حسنت را که مار مشک پیکر بر سرست
چون بدست آرم که در مارت نمیگیرد فسون

شاید ار گویم که جانست آن پری پیکر که هست
زلف او چون جیم و قامت چون الف ابرو چو نون

از هوای شکر میگون او طوطی عقل
شد زبون آری خرد باشد بدست می زبون

خاک هستی مرا دادند بر باد فنا
آب چشمم از برون و آتش دل از درون

بر دل ابن یمین ترک کمان ابرو زد است
تیر غمزه زخم آن پیدا و پنهان جوی خون
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.