هوش مصنوعی: این شعر از ابن یمین، شاعر فارسی‌زبان، با زبانی عاشقانه و عارفانه، به توصیف لحظات صبحگاهی و بزم صبوح می‌پردازد. شاعر از ساقی می‌خواهد که بزم صبحگاهی را برپا کند و دل‌ها را با شادی بهشتی باز کند. او همچنین از معشوق می‌خواهد که با وجود نازهایش، باز هم به او توجه کند. در ادامه، شاعر به پاک‌سازی روح از آلودگی‌های دنیوی و انجام نماز اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که اگرچه روزه و نماز نافله ستوده‌اند، اما کمک به نیازمندان نیز ارزشمند است. در پایان، شاعر از بلبل خوش‌نوا می‌خواهد که سکوت کند و از قفس رها شود، و به خودش نیز توصیه می‌کند که اگر آرزوی سلامت دارد، باید به آرزوهای دلش توجه کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۴۱

صبح دمید ساقیا بزم صبوح ساز کن
بر دل ما ز خرمی در ز بهشت باز کن

گر چه که ناز کرده ئی ای بت نازنین من
نیک خوش آیدم ز تو باز در آی و ناز کن

ز آنچه بود زیادتی دست ز آب رز بشوی
وز خبثات آرزو پاک شو و نماز کن

صوم و صلوه نافله گر چه ستوده طاعتیست
شاید اگر نباشدت نان بده و نیاز کن

باز سپید عقل را دیده چنین چه بسته ئی
تا بهوای دل رسی دیده باز باز کن

بلبل خوشنوا چنان در قفس از زبان بود
دم مزن و نشیمن از دست شهان چو باز کن

ابن یمین اگر ترا آرزوی سلامتست
رو در آرزوی دل بر رخ خود فراز کن
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.