هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلی از یک شاعر کلاسیک فارسی است که در آن شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، زیبایی معشوق و تأثیر عشق بر دل خود را توصیف میکند. او از عناصری مانند شراب، گلاب، آتش و آب برای بیان احساساتش استفاده میکند و در نهایت، عشق و شیفتگی خود را به معشوق ابراز میدارد.
رده سنی:
16+
متن شامل مضامین عاشقانه و استعارههای پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشارههایی به شراب و میوجود دارد که در برخی فرهنگها برای سنین پایین مناسب نیست.
شمارهٔ ۲۶۷
سحرگه آن صنم سرو قد شتاب زده
درآمد از در ابن یمین شراب زده
عرق نشسته ز می بر عذار نازک او
چنانکه بر ورق یاسمین گلاب زده
شکنج طره او بر رخش فتاده چنانک
ز رأس عقده مشکین بر آفتاب زده
لبش چو دید دلم را کباب زآتش عشق
نمک بگاه شکر خنده بر کباب زده
بزیر خط رخ خوب ترا چنان دیدم
که آتشست بر او آب مشک ناب زده
بلطف گفتمش ای نازنین تو عمر منی
بدان دلیل که هستی چنین شتاب زده
منم که مردم چشم خیال پیمایم
که تا خیال تو دیده دلش ز خواب زده
در سرای ترا هر سحر چو فراشان
برفته خاک بمژگان خویش و آب زده
درآمد از در ابن یمین شراب زده
عرق نشسته ز می بر عذار نازک او
چنانکه بر ورق یاسمین گلاب زده
شکنج طره او بر رخش فتاده چنانک
ز رأس عقده مشکین بر آفتاب زده
لبش چو دید دلم را کباب زآتش عشق
نمک بگاه شکر خنده بر کباب زده
بزیر خط رخ خوب ترا چنان دیدم
که آتشست بر او آب مشک ناب زده
بلطف گفتمش ای نازنین تو عمر منی
بدان دلیل که هستی چنین شتاب زده
منم که مردم چشم خیال پیمایم
که تا خیال تو دیده دلش ز خواب زده
در سرای ترا هر سحر چو فراشان
برفته خاک بمژگان خویش و آب زده
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.