هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزلی، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. در آن از تشبیهات زیبا مانند تابش آفتاب و فروغ ماه، سلام معشوق، و چشمه آب حیات استفاده شده است. شاعر از عشق و ناز معشوق سخن می‌گوید و از غمزه‌های مستانه او یاد می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به خضر و شربت زندگی دارد و از گناهان احتمالی خود در این راه می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن شامل مضامین عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال به‌طور کامل قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات مانند غمزه مست و گناه ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب داشته باشد.

شمارهٔ ۲۶۹

فرخنده طالعی بود آنرا که هر پگاه
کز تاب آفتاب شود با فروغ ماه

آید بگوشش از لب میگون تو سلام
چشمش کند بطلعت میمون تو نگاه

گفتم که بار عشق تو ایجان نازنین
بر کوه اگر بود شود از ضعف همچو کاه

زان بیشتر که چشمه آبحیات تو
گردد نهفته در ظلمات از خط سیاه

بگذار تا ازو چو خضر شربتی خورم
در گردن من ار بودت هیچ ازین گناه

ابن یمین ز غمزه مست تو ترکتاز
بس دوست دارد چه بناموس گاهگاه

گویند شوخیش همه ز آنست کش بناز
پیوسته حاجبان تو دارند در پناه
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.