هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، توصیفی زیبا و پراحساس از معشوق و احساسات شاعر نسبت به اوست. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند سرو، ماه، خورشید و گوهر، زیبایی معشوق را ستایش می‌کند و از عشق و اشتیاق خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۷۴

ایزلف تو سر تا قدم آشوب جهانی
وی در چمن حسن قدت سرو روانی

یکنقطه موهوم سخنگوی نمودی
در دایره ماه که این هست دهانی

چون سایه رخسار تو خورشید ندیدست
چون داد چنین روشن از آنچهره نشانی

بوسی بروانی لب میگونت روان کرد
برخاست خریدار بهر سوی روانی

برخاسته ایم از سر جان تا بنشینیم
در پای سهی سرو خرامانت زمانی

دور از رخ زیبای تو در چشم پر آبم
مژگان شده هر یک چو گهر دار سنانی

جان در سر سودای تو کردیم و نگفتیم
در حضرت جانان که کند یاد ز جانی

بگشاد کمین ناوک مژگان چو کشیدی
از عنبر تر بر سپر ماه کمانی

چون ابن یمین دست در آرد بمیانت
آن به که شود این تن خاکی بکرانی

ز آنروی که خلوتگه یاران سبکروح
دانم که تحمل نکند بار گرانی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.