هوش مصنوعی:
در این شعر، شاعر از عشق و دلباختگی خود به معشوق سخن میگوید. او از دیدار معشوق و تأثیر زیبایی و جذبههای او بر دلش مینالد و توصیف میکند که چگونه معشوق با ناز و کرشمههایش او را مجذوب خود کرده است. شاعر همچنین از شیرینزبانی و جذابیتهای معشوق یاد میکند و بیان میدارد که هیچکس در جهان به پای او نمیرسد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، درک عمیق از صنایع ادبی و زیباییشناسی شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۳۰۹
دی بر در دلدار نشستیم زمانی
گفتیم بگویید که اینجاست فلانی
آن عاشق سرگشته که جز زلف تو کس را
ز آشفتگی حال دلش نیست نشانی
چون نام من شیفته بشنید نگارم
کاندر تن خوبی به جز او نیست روانی
برخاست روانی ز سر ناز و کرشمه
می رفت خرامان چو یکی سرو روانی
آمد به رضا جویی عشاق و چو دیدم
دیدیم بتی قوت دل قوت جانی
چون دیده ی موری و چو یک تاره ی مویی
آورد به بازار دهانی و میانی
هر چند سخن گفتن شیرینش یقین است
لیک از دهنش می شنوم دل به گمانی
سازد سپر ماه زره هر که بیابد
از غمزه ی ابروی خوشش تیر و کمانی
گردون چو وی و ابن یمین پیش نیارد
دیگر به جهان وعده دهی عشوه ستانی
گفتیم بگویید که اینجاست فلانی
آن عاشق سرگشته که جز زلف تو کس را
ز آشفتگی حال دلش نیست نشانی
چون نام من شیفته بشنید نگارم
کاندر تن خوبی به جز او نیست روانی
برخاست روانی ز سر ناز و کرشمه
می رفت خرامان چو یکی سرو روانی
آمد به رضا جویی عشاق و چو دیدم
دیدیم بتی قوت دل قوت جانی
چون دیده ی موری و چو یک تاره ی مویی
آورد به بازار دهانی و میانی
هر چند سخن گفتن شیرینش یقین است
لیک از دهنش می شنوم دل به گمانی
سازد سپر ماه زره هر که بیابد
از غمزه ی ابروی خوشش تیر و کمانی
گردون چو وی و ابن یمین پیش نیارد
دیگر به جهان وعده دهی عشوه ستانی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.