هوش مصنوعی: در این شعر، گوینده از خواب‌آلودگی خود در برابر نور خورشید دفاع می‌کند و از یار مهربانش می‌پرسد که چرا به این موضوع توجه می‌کند. سپس اشاره می‌کند که در طبیعت، غزالان نیز بدون حضور آن‌ها به زندگی خود ادامه می‌دهند.
رده سنی: همه سنین این متن یک شعر ساده و زیبا است که مضامین طبیعت و روابط انسانی را به‌صورتی غیرپیچیده بیان می‌کند و برای همه سنین قابل درک و لذت‌بردن است.

شمارهٔ ٣٢

یکی گفت با من که خورشید تافت
ترا سر پر از خواب مستی چرا ؟

بدو گفتم ای مهربان یار من
ترا چیست با من در این ماجرا ؟

بسی بی من و تو درین مرغزار
غزاله کند چون غزالان چرا
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٣١
گوهر بعدی:شمارهٔ ٣٣
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.