۱۲۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴١

من ار چند باری بدل گفته ام
که چون هست کار جهان منقلب

جهان جهانرا بشادی گذار
مکن خویشتن را بغم مضطرب

ولیکن دل خسته هم روز غم
بشب چون رساند بلهو و لعب

چو چرخ کهن هر دم از نو غمی
نهد پیش من حیث لا یحتسب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴٠
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴٢
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.