۱۶۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶٠

آصف ملک عز دولت و دین
داد یزدانت چون سلیمان بخت

پیش پیرانه رای انور تو
نوجوانی است بنده فرمان بخت

مشکلات زمانه حل کردی
زانکه آمد بدستت آسان بخت

دشمنت گر شود چو رستم زال
می نیابد بمکر و دستان بخت

از شقاوت که حاسدت دارد
باشد از صحبتش گریزان بخت

با خرد گفتم ای بهر کاری
با تو پیوسته بسته پیمان بخت

کیست آنکس که او بدست آورد
بی مشقت ز لطف یزدان بخت

گفت دستور مشرق و مغرب
عز دولت امیر سلطان بخت

ای وزیریکه کس نیافت چو تو
ز اقتضای سپهر گردان بخت

گر چه ز ابن یمین نپرسیدی
که چسانست آن پریشان بخت

لیک تا دامن ابد بادت
سر بر آورده از گریبان بخت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵٩
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶١
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.