۱۵۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵٩

آنکس که جوینی و گلیمیش بدستست
گرزیند و فزون میطلبد آز پرستست

بیشی مطلب زانکه درستست یقینم
کان خامه که این نقش نگارید شکستست

در وجه معاش تو براتی که نوشتند
تغییر نیابد که ز دیوان الستست

باید بقضا داد رضا اهل خرد را
کان دست بلندست که مالنده پستست

ایدل سپر حزم کنون سود ندارد
دیریست که از شست قضا تیر بجستست

چون زاغ کمان گوشه نشین باش بدشتی
سیمرغ بدین حیله زهر دام برستست

ماهی که ز دریا ننهد روی بساحل
هرگز نشنیدم که در افتاده بشستست

قواده لقب هدهد از آمد و شد خود یافت
عنقا شه مرغان ز چه از بهر نشستست

کنجی و کتابی و جوینی و گلیمی
هست ابن یمین را خوش اگر پیش تو زشتست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵٨
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶٠
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.