هوش مصنوعی:
شاعر در این متن با فلک (آسمان) به گفتگو میپردازد و از جور و بیعدالتیهای آن شکایت میکند. او از این میپرسد که چرا افراد فاضل و دانا مورد ستم قرار میگیرند، در حالی که نادانان از فضل و کرم بهرهمند میشوند. فلک در پاسخ به او میگوید که این امور از پیش مقدر شدهاند و او باید با چشم بصیرت به جهان نگاه کند و بپذیرد که هیچ چیز بدون نقص نیست. در پایان، فلک به شاعر هشدار میدهد که اگر ادعای همت و بزرگی دارد، نباید تنها به فکر مسائل مادی مانند نان و لباس باشد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده مانند فلک و فضل، برای مخاطبان کمسنوسال ممکن است دشوار باشد.
شمارهٔ ٨٨
با فلک دوش بخلوت گله ئی میکردم
که مرا از کرم تو سبب حرمان چیست
اینهمه جور تو با مردم فاضل ز چه خاست
وینهمه فضل تو با جاهل و با نادان چیست
فلکم گفت که ایخسرو اقلیم هنر
هست معهود چو این مشغله و افغان چیست
در زوایای فلک چشم بصیرت بگشای
با همه فضل برون آر که بی نقصان چیست
گر کنی دعوی همت بجهان ابن یمین
همچو دو نان سخن جامه و ذکر نان چیست
که مرا از کرم تو سبب حرمان چیست
اینهمه جور تو با مردم فاضل ز چه خاست
وینهمه فضل تو با جاهل و با نادان چیست
فلکم گفت که ایخسرو اقلیم هنر
هست معهود چو این مشغله و افغان چیست
در زوایای فلک چشم بصیرت بگشای
با همه فضل برون آر که بی نقصان چیست
گر کنی دعوی همت بجهان ابن یمین
همچو دو نان سخن جامه و ذکر نان چیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ٨٧
گوهر بعدی:شمارهٔ ٨٩
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.