۱۶۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ١٠٠

جمعی اقاربم طمع خام بسته اند
در ملک ریزه ئی که بدانم تعیش است

زینگونه ناپسند کجا مرتکب شود
هرگز کسی که با خرد و رای وباهش است

اندوهناک و خشمگن است از طمع مدام
هر یک ازین گروه که گویا و خامش است

من قانعم هر آنچه مرا میدهد خدای
کارم از آن مدام نشاط است و رامش است

قانع همیشه خرم و طامع دژم بود
بار طمع مکش که گران سنگ و خرکش است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٩٩
گوهر بعدی:شمارهٔ ١٠١
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.