هوش مصنوعی: این متن به ارزش هنر و شعر در مقایسه با معاش و مادیات می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که برخی هنر را نمی‌شناسند و گفتار زیبا را نمی‌فهمند، در حالی که هنر واقعی در بیان شاعرانه و فصاحت نهفته است. همچنین، اشاره می‌کند که بزرگان جهان ممکن است هنری نداشته باشند و گوهرهای نفیس گاهی زیر خاشاک پنهان می‌مانند. در نهایت، اوصاف بزرگان را با سخن راست نمی‌توان توصیف کرد و تربیت اهل سخن بسیار والاست.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایینتر قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ١٠١

جمعی که رباعی ز غزل باز ندانند
گفتار چنانهاست که شایسته و زیباست

اینست هنرشان که بیان کردم و آنگاه
اسباب معاش همه از شعر مهیاست

وانکو بهنر همچو صدف زیور دل بست
خاموش چو ماهی ز چنان شاعر گویاست

از ملک فصاحت بکناری شدن اولیست
اکنون ز میان فرق بیکبار چو برخاست

نزدیک بزرگان جهان گر هنری نیست
آری چه توان کرد جهان صورت دریاست

گوهر که نفیس است ز خاشاک بزیرست
خاشاک خسیس از گهرش مرتبه بالاست

اوصاف بزرگان بسخن راست نیاید
از تربیت اهل سخن آنهمه والاست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ١٠٠
گوهر بعدی:شمارهٔ ١٠٢
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.