هوش مصنوعی: در این متن، شاعر به تفاوت‌های فاحش در نگاه جامعه به افراد بر اساس ثروت و مال اشاره می‌کند. او بیان می‌کند که حتی اگر فردی فاضل و اصیل باشد اما مال نداشته باشد، کسی او را دوست ندارد، در حالی که فردی نالایق و بداصل اگر ثروتمند باشد، مورد احترام و محبت دیگران قرار می‌گیرد. شاعر از یک پیر دانا سوال می‌پرسد که چرا چنین تفاوتی وجود دارد و پاسخ می‌شنود که در این جهان، سعادت و ارزش افراد به مال و ثروت آن‌ها بستگی دارد.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم انتقادی و اجتماعی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با موضوعات مطرح شده در متن ارتباط برقرار کنند.

شمارهٔ ١٩٠

یکیست فاضل و دانا اصیل و پاک نسب
ولیک هیچ کسش در جهان ندارد دوست

یکیست ناکس و بد اصل و بد رگ و مردود
بهر کجا که رود صدهزارش نیکو گوست

سئوال کردم ازین سر ز پیر دانائی
که این تفاوت فاحش در اینجهان ز چه روست

زمانکی به تأمل شد و پس آنگه گفت
که میکشم ز برای تو مغز را از پوست

بدان که اصل سعادت درینجهان مالست
هر انکه مال ندارد چو نافه بی بوست

و گر بداست چو درد دست سیم و زر دارد
به نزد خلق همه قول و فعل او نیکوست

و گر هزار هنر دارد و ندارد مال
بجای هر هنری صد هزار عیب در اوست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ١٨٩
گوهر بعدی:شمارهٔ ١٩١
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.