هوش مصنوعی:
شاعر از بیعدالتی و ستم فلک و تقدیر شکایت میکند و بیان میکند که در مدت زمان کوتاهی، شور و شر بسیاری برانگیخته شده است. او اسباب خود را به تاراج داده و سپس قوت و رمق باقیمانده را نیز از دست داده است. در نهایت، او تقدیر را به خدا نسبت میدهد و میپرسد که فلک و ستارگان چه هستند و چه نقشی در این بیعدالتی دارند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، زبان شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ٢٢٠
انصاف فلک بین که درینمدت اندک
چه شور برانگیخت ز بیداد و چه شر کرد
اسباب مرا داد بتاراج و پس آنگه
سد رمق قوت حواله بجگر کرد
گردون چه بود چیست ستاره چه بود چرخ
تقدیر خدا بود حواله بقدر کرد
چه شور برانگیخت ز بیداد و چه شر کرد
اسباب مرا داد بتاراج و پس آنگه
سد رمق قوت حواله بجگر کرد
گردون چه بود چیست ستاره چه بود چرخ
تقدیر خدا بود حواله بقدر کرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ٢١٩
گوهر بعدی:شمارهٔ ٢٢١
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.