۱۴۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ٢٢٧

ای نسیم صبحدم بگذر بخاک درگهی
کز جلالت با سپهر هفتمین پهلو زند

پیش بلقیس سلیمان مرتبت کز خلق او
هر نسیمی طعنه ئی بر نافه اهو زند

عرضه دار اول زمین بوس رهی زانو زده
چون رهی را نیست راه آنکه خود زانو زند

پس بگو ای آنکه عدلت هست تا حدیکه نیست
شاهباز تند را یارا که بر تیهو زند

چون روا داری که چوپان تو اندر ملک من
ترکتازی آرد و صد چوب بر هندو زند

خوش نگردد خاطر ابن یمین از عدل تو
تا نگوئی چوب یا ساقش پس از یرغوزند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٢٢۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ٢٢٨
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.