۱۲۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ٢٨٨

دلا بار گران بر گردن جان
منه چندان که چندانی نیرزد

بسیم و زر مشو بسیار مایل
که آنها کندن کانی نیرزد

طعام چرب و شیرین سلاطین
جواب تلخ دربانی نیرزد

بکنج بندگی آزاد بنشین
که ملک مصر زندانی نیرزد

مرا خیزد ز بحر دل گهرها
که هر یک زان کم از جانی نیرزد

ولی با همت اصحاب دولت
بقیمت گوهری نانی نیرزد

دریغ ابن یمین جائیکه آنجا
دو صد دانا بنادانی نیرزد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٢٨٧
گوهر بعدی:شمارهٔ ٢٨٩
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.